جمیله خرازی

خیر و بنیانگذار موسسه توس

جمیله خرازی

خیر و بنیانگذار موسسه توس

جمیله خرازی: پشتیبانان هنر و انسانیت

لیدی جمیله خرازی، موسس ومدیرعامل بنیاد توس٬ پشتیبان هنر و فرهنگ، و مدافع حقوق بشرسرمایه داری موفق است. وی بالرین وخواننده کلاسیک است و برنامه های مختلفى در اروپا٬آمریکا و خاورمیانه به روی صحنه آورده است و درزمینه تجارت در شرکت ها و تراست های متعددی ایجاد کرده است و با شرکت های زیادی به سمت مشاور فعالیت دارد. لیدی خرازی سال ها در ریاست بیناد جمیل خرازی به فعالیت های در آسیا و خاورمیانه درزمینه کمک رسانى به کودکان آسیب دیده در جنگ و یا هنرمندانی که بر اثرکهولت احتیاج به پرداخت هزینه ای پزشکی داشته و یا برای تولید آثارشان به این بنیاد مراجعه می کنند کمک می کند و تکفل مالی هزینه های تحصیلى تعدادی از دانشجویان آسیایى و آفریقایى را در دانشگاه های غربى به عهده گرفته است.



بایگانی

زن کارآفرین میلیاردر ایرانی را بشناسید

چهارشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ
سیـده‌ فـاطــمه مقیمی، نخستین بانوی زن ایرانی است که توانست یک شرکت بین‌المللی حمل‌ونقل را به نام خود ثبت کند. زنی که عضو اتاق بازرگانی است و تنها زنی بود که نامش در بین 30 ثروتمند ایرانی قرار گرفته اما خودش می‌گوید که فهرست اعلام شده صحت ندارد و اسامی اعلام شده همه عضو اتاق بازرگانی بوده‌اند اما دلیلی که باعث شد ما ‌سراغ این بانوی کارآفرین برویم تنها ثروتمند بودن او نبود بلکه این بود که او یک کارآفرین موفق است، نخستین زنی است که مجوز شرکت حمل‌ونقل را گرفته است، تنها زن عضو اتاق بازرگانی است و صدها دلیل دیگر. او سراغ کارهایی رفته که در جامعه کاملا مردانه شناخته می‌شود و برای رسیدن به آنها سختی‌های زیادی متحمل شده است. شاید شنیدن دلیل موفقیت مقیمی بسیاری از خانم‌ها را به این فکر بیندازد که آنها هم می‌توانند. شاید شما هم روزی مثل مقیمی یک زن موفق و ثروتمند شدید. مقام و جایگاه‌های کاری که او تاکنون داشته و دارد 3 دوره عضویت در هیات مدیره انجمن صنفی شرکت‌های حمل‌ونقل بین‌المللی، 12 سال عضویت و ریاست بخش حل اختلاف و رسیدگی به شکایات تجار، شرکت‌ها و رانندگان و... است که برای او جای بسی افتخار است که توانسته بیش از 95درصد این پرونده‌ها را با صلح و سازش طرفین مختومه کند. او همچنین عضو انجمن‌های دوستی ایران و کشورهای مختلف و مدیرعامل انجمن ملی زنان کارآفرین و عضو گروه مطالعاتی و تحقیقاتی کریدور شمال- جنوب است.
 کار سراغ شما نمی‌آید تا وقتی که شما سمتش نروید




من بعد از مدتی اشتغال در یک شرکت با این وضعیت روبه‌رو شدم که یکباره ورشکست شد و تصمیم گرفتــم تا در شرکتی ‌مشابه وارد کار شوم، بنابراین سندیکای ‌شرکت‌های‌ حمل‌ونقل را از طریق وزارت راه و ترابری‌پیدا کردم و به آن سندیکا مراجعه و آمادگی ‌شروع فعالیت خود را در شرکت‌های ‌مشابه اعلام کردم تا اینکه طی‌مدت بسیار کوتاهی، سمت مدیریت داخلی ‌شرکت را به‌عهده گرفتم.  من اهداف بلندمدتی داشتم و باید از یک جایی شروع می‌کردم، بنابراین تصمیم گرفتم سریعا یک کاری انجام دهم. به وزارتخانه رفتم و تقاضانامه تاسیس شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی‌ را دادم. با ناباوری ‌و تمسخر روبه‌رو شدم و همین‌طور قبول نشدن تقاضانامه ارائه شده اما هر بار که به در بسته‌ای ‌برخورد می‌کردم، عزم من جزم‌تر می‌شد.
کار، زن و مرد ندارد
کار زن و مرد ندارد و زنان نباید از انجام بعضی کارها ممانعت کنند. مهم این نیست که چه کاری انجام می‌دهید، مهم این است که چه چیزی را دوست دارید، وارد آن حرفه شوید و برای رسیدن به آخرین نقطه تلاش کنید. اگر زنان خودشان را عقب بکشند، پیشرفتی حاصل نمی‌شود. به یاد داشته باشید تا یک زن در محیط کاری خودش را باور نداشته باشد، کسی او را جدی نمی‌گیرد. به عقیده من جامعه ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه کارآفرینی زنان بسیار متحول شده و خیلی از مسائل برای زنان پذیرفته شده است، از جمله سرویس‌های تاکسی تلفنی بی‌سیم بانوان، استفاده از دختران جوان در طرح‌های آماری و... ضمن این‌که دنیا در حال پیشرفت است. در این پیشرفت، هم زنان و هم مردان سهیم هستند و دیگر نمی‌توان انسان‌ها را در خانه، محله و شهر خود محصور کرد.
کارآفرینی یا جسارت ؟
در گذشته کارآفرینی در حوزه زنان تا این حد رشد، پیشرفت و نمود نداشته و اگر هم چیزی بوده، شاید نام آن جسارت بوده است! به عقیده من هر کس که به کاری مشغول است کارآفرین محسوب می‌شود. حتی آن خانمی که خانه‌دار است هم به‌عنوان یک نیروی انسانی کارآفرین نامیده می‌شود.
باید دید که انسان‌ها کارآفرینی را چگونه تعریف می‌کنند؟ من کارآفرینی را نوآفرینی تعریف می‌کنم، جسارت و شکستن قیود می‌دانم. اصولا کارآفرینی زنان از 2مولفه تشکیل شده است؛ یکی سنت‌شکنی یکسری قیدها که در باور جامعه معمول نبوده و دیگری ایجاد اشتغال و کارآفرینی برای دیگران که این نگاه و طرز فکر به کارآفرینی در قدیم هم وجود داشته ولی بسیار محدود بوده است.
مثلا نسل‌های قبل، یک دار قالی می‌زدند و چند نفر با بافتن آن هم امرار معاش می‌کردند و هم هنر فرشبافی را زنده نگه می‌داشتند، تا اینکه کسی پیدا شد که تصمیم گرفت این هنر و کار خود را مثلا فرشبافی، دامداری یا کشاورزی و هر کار رایج آن زمان را در بیرون از خانه عرضه کند تا دیگران هم از محصول کارش بهره‌مند شوند و به این صورت بود که کم‌کم کارآفرینی زنان به متن جامعه وارد شد.
 یک زن کامل باشید
من منافاتی در کارکردن یک زن در بیرون از خانه و پذیرش مسئولیت در منزل نمی‌بینم.
در گذشته یکسری شغل‌های خاص برای خانم‌ها تعریف شده بود، مثل شغل معلمی، زیرا این‌طور تصور می شد یک معلم هرروز تعداد ساعات مشخصی سر کار است و 3 ماه تابستان را استراحت می‌کند و تعطیلات نوروز را هم در کنار خانواده است اما من تصور می‌کنم با برنامه‌ریزی دقیق و تنظیم برنامه، می‌توان همه برنامه‌های خود را هماهنگ کرد.  هستند خانم‌های خانه‌داری که در خانه‌اند و در بیرون از منزل کار نمی‌کنند ولی همیشه احساس می‌کنند از انجام کارهای خانه عقب افتاده‌اند.
زمانی که من در سال 1366 تصمیم به گرفتن گواهینامه پایه یک رانندگی گرفتم با من به‌شدت برخورد شد و حدود 2 سال پرونده من را مرجوع می‌کردند. زمانی که از مسئولان می‌پرسیدم، دلیل امتناع شما از دادن این گواهینامه به من چیست؟ می‌گفتند: چون زن نمی‌تواند!
  به‌دنبال کار در روزنامه‌ها
در سال 1358 پس از اتمام دوره تحصیلات دانشگاهی ‌در رشته مهندسی‌ عمران به ایران بازگشتم تا در رشته تحصیلی‌ام مشغول به کار شوم اما متاسفانه با جو ایجاد شده و تفکر مدیران در زمینه کارنکردن زن در محیط کارگاهی و ساختمانی باعث شد تا کار مورد علاقه‌ام را پیدا نکنم. در میدان ولیعصر کنار باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی کنار من در انتظار نوبت بود. سر صحبت را با او باز کردم و وقتی ‌مطلع شد که من به زبان انگلیسی ‌تسلط دارم، گفت که اتفاقا شوهر خواهرش در یک شرکت بین‌المللی ‌سهامدار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای‌کارهای ‌بین‌المللی ‌خود استفاده کنند. متوجه شدم که این یک شرکت بین‌المللی‌ حمل‌ونقل ‌است. هیچ‌گونه آشنایی ‌به این نوع کار نداشتم و در خانواده‌ام هم که خانواده‌ای فرهنگی‌ ‌بود هیچ شناختی‌از این کار نبود اما از این فرصت استفاده کردم
  • جمیله خرازی